سلام بهنام عزيز.نمي دونم چرا به اين كار مي گي مينيمال.چون اين يه كار مينيمال نيست.به چند دليل خودت قضاوت كن.روايت داراي خصوصيت يك روايت مينيمال هست؟سادگي و رواني چطور؟ پايانبندي ؟ گره هايي كه در اين كار ديدم دقيقن خضصوصيات كارهاي سخت و پيچيده ي بهنام را دارد.تعليق و بازگشتن به نقطه شروع و بازي با ذهن مخاطب هم همچنين كه اين مولفه هاي ميني مال نيست عزيزم.اما تو خيلي كارت درسته و خيلي دوست دارم.راستي با يه داستان از فاطمه عباسپور به روز هستيم.منتظرمون نزار.پيروز باش و استوارتر.
سلام
بهنام جان خسته نباشي اين آدرس جديد رو به من نگفته بودي بايد حتمآ از بقيه بشنوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مثل هميشه كارات عاليه تو اگه يه نقطه هم تو صفحه بزاري ازش خيلي چيزا ميشه فهميد چه برسه به اين همه جمالات نا مفهوم
سلام مربع!
خوشحالم كه به روزي ... به اميد آنكه بهروز باشي...
كارت را خواندم ... زير آن بالا افتادن تقصير كسي كه نيست! ولي ول كردنت كار راحتي هم نيست... حق داري خسته شوي....
راستي ! اسمي كه انتخاب كرده اي ... كاملا منعكس كننده ي خودت است... شايد هم اشتباه مي كنم ولي هر وقت مي ديدمت ... نمي دانم چرا... ياد مربع مي افتادم!!
و يك نكته : هر چهار ضلع مربع برابر است!!
آرزومند تمام آرزوهايت
غروب كارون
درود بر شما.
باز مي بينمت...